گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر خانواده
جلد دوم
261 . آیه (تبدیل سیئات به حسنات)
اشاره



اِلاّ مَنْ تابَ وَ امَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحا فَاُولئِکَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّاتِهِمْ حَسَ ناتٍ وَ کانَ اللّهُ غَفُورا رَحیما مگر کسی که توبه کند و ایمان
/ آورد و عمل صالح انجام دهد که خداوند گناهان این گروه را به حسنات تبدیل میکند و خداوند آمرزنده و مهربان است. ( 70
فرقان)
شرح آیه از تفسیر نمونه
خداوند به لطف و کرمش و فضل و انعامش بعد از توبه کردن سیئات اعمال او را محو میکند و به جاي آن حسنات مینشاند،
روز قیامت که میشود بعضی از افراد را حاضر میکنند » : چنان که در روایتی از ابوذر از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میخوانیم
خداوند دستور میدهد گناهان صغیره او را به او عرضه کنید و کبیرهها را بپوشانید، به او گفته میشود گناهان صغیره او را به او
عرضه کنید و کبیرهها را بپوشانید، به او گفته میشود تو در فلان روز فلان گناه صغیره را انجام دادي و او به آن اعتراف میکند،
ولی قلبش از کبائر ترسان و لرزان است. در اینجا هرگاه خدا بخواهد به او لطفی کند دستور میدهد به جاي هر سیئه حسنهاي به او
ابوذر میگوید: در این هنگام پیامبر صلی .« بدهید، عرض میکند پروردگارا! من گناهان مهمی داشتم که آنها را در این جا نمیبینم
(1).« فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ » : الله علیه و آله تبسم کرد که دندانهایش آشکار گشت سپس این آیه را تلاوت فرمود
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
در آیه مورد بحث توبه کاران راستین را جدا میسازد و میفرماید: إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ
حَسَ ناتٍ مگر کسانی که از زشتکاري خویش توبه نموده و به خدا ایمان آورده و به انجام کارهاي شایسته همت گمارند، آري اینان
کسانی هستند که خدا توفیق بازگشت به سوي حق و دوري گزیدن از گناه و نافرمانی، پس از انحراف و لغزش، به آنان ارزانی
( جلد 4، صفحه 33 . (صفحه 237 ،« نورالثقلین » - داشته و پس از فراموش ساختن خدا، به یاد او زندگی را آغاز کرده و ***** 1
پس از بدي و گناه نیکی کردهاند. امّا به باور پارهاي دیگر منظور این است که: خدا پس از توبه اینان گناهانشان را میبخشد و به
جاي آنها ثواب و کارهاي نیک برایشان مینویسد. دلیل این دیدگاه روایتی است از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله که فرمود:
یُؤْتی بِالرَّجُلِ یَوْمَ الْقِیامَۀِ فَیُقالُ: اِعْرِضُوا عَلَیْهِ صِ غارَ ذُنُوبِهِ وَ نَحُّوا عَنْهُ کِبارَها، فَیُقالُ: عَمِلْتَ یَوْمَ کَذا … وَ هُوَ مُقِرٌّ لا یُنْکِرُ وَ هُوَ مُشْفِقٌ
مِنَ الْکَبائِرِ فَیُقالُ: اَعْطُوهُ مَکانَ کُلِّ سَیِّئَۀٍ عَمَلَها حَسَ نَۀً فَیَقُولُ: اِنَّ لی ذُنُوباً ما اَرَاهَا هَاهُنَا (… 1) در روز رستاخیز فردي را میآورند و
میگویند: گناهان کوچک او را برایش نمایش دهید و گناهان بزرگش را از او دور سازید. آنگاه است که فرشتگان یک یک
گناهان کوچک او را به او مینمایانند و میگویند در فلان روز و در کدامین مکان چنین کردي، … او میپذیرد در حالی که دلش
صفحه 161 از 369
از ترس گناهان بزرگ آکنده از هراس است. سپس گفته میشود، اینک به جاي هر بدي و گناه او، یک پاداش و ثواب به حساب
او بگذارید، او شادمان میگردد میگوید: خدایا، تو را سپاس! من گناهان بزرگی داشتم که گویی بخشیدهاي و اثري از آنها
آورده و افزودهاند که: پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که گفتارش به این جا رسید، از شادمانی « اَبوذَر » نمیبینم. این روایت را از
به گونهاي خندید که دندانهایش هویدا گردید. وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً. و خدا هماره آمرزنده گناه بندگان توبهکار است و در پرتو
( بخشایش و مهر خویش به آنان نعمت ارزانی میدارد. ***** 1. صَحیح مُسْلم، ج 1، ص 177 ، ح 314 . (صفحه 238
262 . آیه
اشاره
وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَی اللَّهِ مَتاباً و کسی که توبه کند و عمل صالح بجا آورد به سوي خدا بازگشت میکند (و
پاداش خود را از او میگیرد). ( 71 / فرقان)
شرح آیه از تفسیر نمونه
مصدر میمی به معنی توبه است و چون در اینجا مفعول مطلق است تأکید را بیان میکند. یعنی توبه و ترك گناه باید تنها به « مَتاب »
خاطر زشتی گناه نباشد بلکه علاوه بر آن انگیزهاش خلوص نیت و بازگشت به سوي پروردگار باشد. بنابراین فیالمثل ترك شراب
یا دروغ به خاطر ضررهایی که دارد هر چند خوب است ولی ارزش اصلی این کار در صورتی است که از انگیزه الهی سرچشمه
گیرد.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
در تفسیر آیه شریفه میان بازگشت از گناه و زشتی و بازگشت به سوي خدا فرق گذاشته و بر آن است که « علیّ بن عیسی »
بازگشت به سوي خدا کاري است که در خور پاداش است، امّا بازگشت از زشتی و گناه به خودي خود این خاصیت را ندارد.
بنابراین منظور آیه این است که: هر کس از گناهان خویش بازگشت، باید به سوي خدا باز گردد و هدفش از توبه به دست آوردن
پاداش و خشنودي او باشد. و به باور پارهاي دیگر، منظور از توبه و انجام کارهاي شایسته که در آیه آمده، گسستن و بریدن از همه
چیز و همه کس و پیوستن به خداست. یک انسان هنگامی که تن به خدمت یکی از فرمانروایان گیتی میسپارد، در برابر این تصمیم
و عملکردش گرامی میگردد، حال باید دید که اگر کسی از همه چیز و همه کس بگسلد و به خدا روي آورد و به راستی فرمان او
را گردن گزارد و هشدارهایش ر ا به جان بپذیرد، چگونه عزّت یافته و در پرتو لطف آفریدگار و فرمانرواي واقعی دنیا و آخرت به
( اوج سرفراري و عظمت پر میکشد. (صفحه 239
263 . آیه
اشاره
وَ الَّذینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً آنها کسانی هستند که شهادت به باطل نمیدهند (و در مجالس باطل شرکت
نمیکنند) و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند بزرگوارانه از آن میگذرند. ( 72 / فرقان)
صفحه 162 از 369
شرح آیه از تفسیر نمونه
« شهادت به باطل » را به معنی « زُور » مفسران بزرگ این آیه را دو گونه تفسیر کردهاند: بعضی همانگونه که در بالا گفتیم، شهادت
« زُور » در لغت به معنی تمایل و انحراف است و از آنجا که دروغ و باطل و ظلم از امور انحرافی است، به آن « زُور » دانسته، زیرا
است، یعنی بندگان خاص خداوند در مجالس باطل، حضور « حضور » همان « شهود » گفته میشود. تفسیر دیگر این که: منظور از
تفسیر شده، همان مجالسی « غناء » پیدا نمیکنند. و در بعضی از روایات که از طرق ائمه اهل بیت علیهمالسلام رسیده است به مجلس
که در آنها خوانندگی لهوي توأم با نواختن آلات موسیقی یا بدون آن انجام میگیرد. بدون شک منظور از این گونه روایات این
کند بلکه غنا یکی از مصادیق روشن آن است و سایر مجالس لهو و لعب و شرب « غنا » را محدود به « زُور » نیست که مفهوم وسیع
خمر و دروغ و غیبت و امثال آن را نیز دربرمیگیرد. به این ترتیب عباد الرحمان و بندگان خاص خدا نه شهادت دروغ میدهند و نه
در مجالس لهو و باطل و گناه حضور مییابند، چرا که حضور دراین مجالس علاوه بر امضاي گناه، مقدمه آلودگی قلب و روح
إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ » : است. سپس در ذیل آیه به نهمین صفت برجسته آنان که داشتن هدف مثبت در زندگی است اشاره کرده میگوید
« لَغْو » در حقیقت آنها نه در مجلس باطل حضور پیدا میکنند و نه آلوده لغو و بیهودگی میشوند. و با توجه به این که .« مَرُّوا کِراماً
شامل هر کاري که هدف عاقلانهاي در آن نباشد میگردد، نشان میدهد که آنها در زندگی همیشه هدف معقول و مفید و
سازندهاي را تعقیب میکنند و از بیهودهگرایان و بیهودهکاران متنفرند و اگر این گونه کارها در مسیر زندگی آنان قرار (صفحه
240 ) گیرد، چنان از کنار آن میگذرند که بیاعتنایی آنها خود دلیل عدم رضاي باطنیشان به این اعمال است و آن چنان
بزرگوارند که هرگز محیطهاي آلوده در آنان اثر نمیگذارد و رنگ نمیپذیرند. بدون شک بیاعتنایی به این صحنهها در صورتی
است که راهی براي مبارزه با فساد و نهی از منکر، بهتر از آن نداشته باشند وگرنه بدون شک آنها میایستند و وظیفه خود را تا
آخرین مرحله انجام میدهند.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
این واژه در اصل به مفهوم انحراف از حق و عدالت است و به همین مناسبت به دروغ که انحراف از راه راست و گفتار :« زُور »
به هر کاري که از دیدگاه خرد، هدف و رهآورد شایستهاي ندارد، گفته میشود. در آیه :« لَغْو » . گفته میشود « زُور » درست است
مورد بحث، در ترسیم نهمین ویژگی بندگان خاصّ خدا میفرماید: وَ الَّذینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ و بندگان خاصّ خدا آن کسانی
هستند که در مجالس باطل و بیهوده حضور نمییابند. مجالس باطل، شامل مجالس غنا و بیهودهگویی و فحش نیز میگردد. به باور
به مفهوم شرك است. امّا به باور پارهاي دیگر به معناي دروغ است و میدانیم که دروغی زشتتر از شرك وجود « زُور » پارهاي واژه
به معناي گواهی دروغ میباشد. با این بیان منظور آیه شریفه این است که: بندگان خاص خدا « زُور » ندارد. و برخی بر آنند که
گواهی دهنده دروغ را چهل تازیانه میزد و چهرهاش « عُمَر » : کسانی هستند که گواهی دروغ نمیدهند. در این مورد آوردهاند که
به مفهوم تزویر و جلوه دادن باطل و بیداد به صورت حق و « زُور » را سیاه میکرد و او را در بازار میگرداند. یادآوري میگردد که
عدالت است. (صفحه 241 ) وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً. و هنگامی که بر کار بیهودهاي عبورشان افتد و از گناهان و زشتیها
بگذرند، بزرگوارانه میگذرند و به روشنی نشان میدهند که از این کارها خشنود نیستند؛ چرا که آنان خود را برتر از این میدانند
که در این کارها وارد شوند و یا با مردمی که به این کارها دست میزنند معاشرت نمایند. روشن است که بزرگواري و
بزرگمنشی این بندگان شایسته خدا، به آنان اجازه نمیدهد که مقررات و شئون دینی و انسانی خود را زیر پا گذارند و با هر کس
و ناکس نشست و برخاست کنند. به باور پارهاي منظور از برخورد بزرگوارانه و بزرگ منشانه این است که وقتی به کسانی میرسند
صفحه 163 از 369
که به آنان زشت و ناروا میگویند، چشم پوشی میکنند و هنگامی که به کسانی میرسند که از آنان یاري میخواهند، آنان را
یاري مینمایند. از حضرت باقر علیهالسلام آوردهاند که، منظور آیه شریفه این است که: آنان نام اعضا و اندامهاي جنسی را به
در اصل به کارهاي بیهوده و بیفایده گفته میشود « لَغْو » اشاره و کنایه یاد میکنند و بطور تحریکآمیز سخن نمیگویند. به باور ما
خواه باطل و ناپسند باشند یا نه، به همین جهت به کار آدم غافل و فراموشکار نیز کار لغو و بیهوده گفته میشود در حالی که کار
چنین انسانی نه پسندیده است و نه ناپسند، مگر اینکه زیان آن به دیگري برسد که در آن صورت مورد بحث است که آیا پسندیده
( است و یا ناپسند؟ (صفحه 242
264 . آیه (راه خدا را با چشم و گوش بسته نمیتوان پیمود)
اشاره
وَ الَّذینَ إِذا ذُکِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُ  ما وَ عُمْیاناً آنها کسانی هستند که هرگاه آیات پروردگارشان به آنها گوشزد شود
کر و کور روي آن نمیافتند.( 73 / فرقان)
شرح آیه از تفسیر نمونه
دهمین توصیف این گروه از بندگان خاص خدا، داشتن چشم بینا و گوش شنوا به هنگام برخورد با آیات پروردگار است. راه خدا
را با چشم و گوش بسته نمیتوان پیمود، قبل از هرچیز گوش شنوا و چشم بینا براي پیمودن این راه لازم است، چشمی باطننگر و
ژرف بین و گوشی حساس و نکتهشناس. و اگر درست بیندیشیم زیان این گروه که چشم و گوش بسته به گمان خود دنبال آیات
الهی میروند کمتر از زیان دشمنانی که آگاهانه ضربه بر پایه آیین حق میزنند نیست بلکه گاه به مراتب بیشتر است. در حدیثی از
مُسْتَبْصِرینَ لَیْسُوا بِشَکّاكٍ: منظور این است که » : امام صادق میخوانیم هنگامی که از تفسیر این آیه از محضرش سؤال کردند فرمود
(1).« آنها از روي آگاهی گام برمیدارند نه از روي شک و تردید
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
و بندگان خاص خدا آن کسانی هستند که چون به آیات و دلیلهاي یکتایی پروردگار خویش پند و اندرز داده شوند، کر و کور بر
روي آنها نمیافتند، بلکه با چشم بینا و گوش شنوا و دل حقپذیر به سوي آنها روي میآورند و بهره معنوي میبرند و راه مییابند.
- در این مورد میگوید: چه بسیار کسانی که قرآن را میخوانند، اما در آن نمیاندیشند و کور و کر میمانند. ***** 1 « حسن »
( جلد 4، صفحه 43 . (صفحه 243 ،« نور الثقلین »
265 . آیه
اشاره
وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً آنها هستند که میگویند پروردگارا از همسران و
فرزندان ما، مایه روشنی چشم ما قرار ده و ما را پیشواي پرهیزکاران بنما. ( 74 / فرقان)
شرح آیه از تفسیر نمونه
صفحه 164 از 369
معادل نور چشم است که در فارسی میگوییم، کنایه از کسی که مایه سرور و خوشحالی است این تعبیر در اصل از کلمه « قَرَّةَ عَیْنٍ »
گرفته شده که به معنی سردي و خنکی است و از آنجا که معروف است (و بسیاري از مفسران به آن تصریح کردهاند) اشک « قُرّ »
شوق همواره خنک و اشکهاي غم و اندوه داغ و سوزان است، لذا قرة عین به معنی چیزي است که مایه خنک شدن چشم انسان
میشود، یعنی اشک شوق از دیدگان او فرو میریزد و این کنایه زیبایی است از سرور و شادمانی. یازدهمین ویژگی این مؤمنان
راستین آن است که توجه خاصی به تربیت فرزند و خانواده خویش دارند و براي خود در برابر آنها مسؤولیت فوقالعادهاي قایلند.
بدیهی است منظور این نیست که تنها در گوشهاي بنشینند و دعا کنند، بلکه دعا دلیل شوق و عشق درونیشان بر این امر است و رمز
تلاش و کوشش. و بالاخره دوازدهمین وصف برجسته این بندگان خالص خدا که از یک نظر مهمترین این اوصاف است این که
آنها هرگز به این قانع نیستند که خود راه حق را بسپرند بلکه همتشان آن چنان والا است که میخواهند امام و پیشواي جمعیت
( صفحه 244 ) .« وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً » : مؤمنان باشند و دیگران را نیز به این راه دعوت کنند. لذا در پایان آیه میفرماید
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
به مفهوم آرامش و قرار و خنکی چشم به هنگام شادي و شادمانی آمده است. « قُرَّة » مایه چشم روشنی، چرا که واژه :« قُرَّة عَیْن »
در این مورد میگوید: چه بسیار کسانی که قرآن را میخوانند، امّا در آن نمیاندیشند و کور و کر میمانند. و میافزاید: وَ « حَسَن »
الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ یازدهمین وصف ویژگی این بندگان شایسته کردار خدا این است که با
احساس مسئولیت در برابر خانه و خانواده و نسل و تبار خویش، افزون بر انجام وظایف، به بارگاه خدا روي میآورند که:
پروردگارا، از همسران و فرزندان ما، مایه روشنی دیدگانی به ما ارزانی دار که با پرستش شایسته و بایسته تو و انجام کارهاي
شایسته در این سرا ما را دل خوش و شادمان سازند و در سراي آخرت نیز به بهشت پرطراوت و زیبا در آیند. وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ اِمَاماً.
( و ما را پیشواي پرواپیشگان قرار ده تا آنان به ما اقتدا نمایند و ما را الگو و سرمشق خویش قرار دهند. (صفحه 245
266 . آیه (پاداش عِبادُ الرَّحْمان (خانوادههاي شاخص مذهبی)
اشاره
أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَۀَ بِما صَبَرُوا وَ یُلَقَّوْنَ فیها تَحِیَّۀً وَ سَلاماً آنها هستند که درجات عالی بهشت در برابر شکیباییشان به آنان پاداش
داده میشود و در آن با تحیت و سلام روبرو میشوند. ( 75 / فرقان) خالِدینَ فیها حَسُنَتْ مُسْتَقَ  را وَ مُقاماً جاودانه در آن خواهند
ماند، چه قرارگاه خوب و چه محل اقامت جالبی. ( 76 / فرقان)
شرح آیه از تفسیر نمونه
به معنی برداشتن چیزي و تناول آن است و غُرْفَۀ به چیزي میگویند که بر میدارند و تناول میکند (مانند « غَرْف » از ماده « غُرْفَه »
آبی که انسان از چشمه براي نوشیدن برمیگیرد) سپس به قسمتهاي فوقانی ساختمان و طبقات بالاي منازل اطلاق شده است و در
با داشتن این اوصاف در صف اول مؤمنان قرار دارند « عِبادُ الرَّحْمنِ » اینجا کنایه از برترین منزلگاههاي بهشت است. و از آنجا که
درجه بهشتی آنان نیز باید برترین درجات باشد. قابل توجه این که میگوید: این مقام عالی به خاطر این به آنها داده میشود که در
راه خدا صبر و استقامت به خرج دادند، ممکن است چنین تصور شود که این وصف دیگري از اوصاف آنان است، ولی در حقیقت
این وصف تازهاي نیست بلکه ضامن اجراي تمام اوصاف گذشته است، مگر بندگی پروردگار، مبارزه با طغیان شهوات، ترك
صفحه 165 از 369
شهادت زور، قبول تواضع و فروتنی و غیر از این صفات بدون صبر و استقامت، امکانپذیر است؟ بنابراین صبر در اینجا مفهوم
وسیعی دارد که شکیبایی و استقامت در برابر مشکلات راه اطاعت پروردگار و جهاد و مبارزه با هوسهاي سرکش و ایستادگی در
بهشتیان به یکدیگر تحیت و سلام .« وَ یُلَقَّوْنَ فیها تَحِیَّۀً وَ سَلاماً » : مقابل عوامل گناه همه در آن جمع است. سپس اضافه میکند
میگویند و فرشتگان به آنها واز همه بالاتر خداوند به آنها سلام و تحیت میگوید، چنان که در آیه 58 سوره یس میخوانیم:
و در آیه 23 و 24 سوره یونس میخوانیم: « سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحیم: براي آنها سلامی (صفحه 246 ) است از سوي پروردگار رحیم »
.« وَ الْمَلائِکَۀُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ سَلاْمٌ عَلَیْکُمْ: فرشتگان از هر دري بر آنها وارد میشوند و به آنها میگویند سلام بر شما »
در این جا دو معنی دارد یا یک معنی؟ در میان مفسران گفتگو است، ولی با توجه به این که « سلام » و « تحیّت » در این که آیا
از ماده سلامت است و به معنی دعا براي کسی است، « سلام » در اصل به معنی دعا براي زندگی و حیات دیگري است و « تحیّت »
بنابراین چنین نتیجه میگیریم که واژه اول به عنوان درخواست حیات است و واژه دوم براي توأم بودن این حیات با سلامت است،
هر چند گاهی ممکن است این دو کلمه به یک معنی بیاید.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
پاداش پرشکوه بندگان خاص خدا
اینک پس از ترسیم ویژگیهاي بندگان خاص خدا، در اشاره به پاداش پرشکوه آنان میفرماید: أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَۀَ بِما صَبَرُوا
آنان هستند که با این ویژگیهاي و اوصاف و به پاس آنکه در زندگی خویش در فرمانبرداري از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و
به مفهوم « غُرْفَۀ » فراز و نشیبهاي زندگی شکیبایی ورزیدند، غرفههاي پرشکوه بهشت برین به آنان پاداش داده میشود. اصل واژه
ساختمان است که بر فراز ساختمان دیگري بنیاد میگردد، امّا به باور برخی نام برترین منزلگاههاي پرطراوت و زیباست، درست
همانگونه که در این جهان نیز به طبقات فوقانی منازل و اطاقهاي بالا غرفه میگویند. وَ یُلَقَّوْنَ فیها تَحِیَّۀً وَ سَلاماً. و در بهشت و
غرفههاي پرشکوه آن، فرشتگان آنان را با درود و سلام و سخنان شاديبخش و نوید و مژده به پاداش وصف ناپذیر خدا دیدار
( میکنند. (صفحه 247
267